Friday, November 11, 2016

هراس رژیم از گشایش دفتر اتحادیه اروپا در تهران

در روز 4آبان ماه جاری، پارلمان اروپا ، قطعنامه‌یی را تحت عنوان «استراتژی اتحادیه اروپا برای روابط با (رژیم) ایران پس از مذاکرات اتمی» به تصویب رساند. در همان روز بهرام قاسمی سخنگوی وزارت‌خارجه دولت حسن روحانی از این قطعنامه استقبال کرد و آن را «حاکی از اراده مثبت این نهاد اروپایی برای گسترش و تعمیق مناسبات دوجانبه در تمام ابعاد با ایران» توصیف کرد.
قاسمی اما بلافاصله شکوه کرد: «اشاره به برخی موارد که با واقعیات موجود جمهوری اسلامی ایران سازگاری ندارد و مبتنی بر دیدگاههای متفاوت فرهنگ اروپایی عنوان‌شده، نمی‌تواند کمک چندانی به توسعه روابط فی‌مابین کند». وی سپس به این موارد «ناسازگار» با رژیم که اولین آن «حقوق‌بشر» است، اشاره کرد و گفت: «با موضوع حقوق‌بشر نباید برخوردی سیاسی داشت». قاسمی مورد «ناسازگار» دیگر را «آزمایشهای موشکی» دانست و افزود: «آزمایش‌های موشکی در چارچوب سیاستهای دفاعی کشور انجام می‌گیرد و توانایی‌های دفاعی ایران به‌هیچ‌وجه قابل‌مذاکره و مصالحه نیست».

ایده تأسیس دفتر نمایندگی دائم اتحادیه اروپا در تهران ابتدا در فروردین‌ماه امسال و در آستانه سفر یک هیأت اتحادیه اروپا به ایران مطرح شد و در هفته‌های اخیر با سفر «موگرینی» مسئول روابط خارجی به تهران صورت جدیتری پیدا کرد.
پیش‌نویس قطعنامه پارلمان اروپا (هنوز متن نهایی آن منتشرنشده) که موضوع تأسیس دفتر در آن مطرح شده، حدود 3 هفته پیش در کمیته امور خارجی پارلمان اروپا تصویب شده و شامل 5 بخش است: «گفتگوهای سیاسی»، «امور اقتصادی و تجاری»، «زمینه‌های همکاری»، «نقش ایران در منطقه» و مسائل اجتماعی نظیر حقوق‌بشر.
چنان که ملاحظه می‌شود این قطعنامه که لابی‌های رژیم نقش اصلی را در تدوین آن داشته‌اند، قاعدتاً می‌بایست از سوی رژیم که هم از انزوای مفرط سیاسی و هم از خفگی اقتصادی رنج می‌برد، مورد استقبال بسیار قرار می‌گرفت، اما واکنش به‌شدت منفی رژیم به آن، شگفتی بسیاری برانگیخت:
محمدجواد لاریجانی با شتاب بسیار در همان روز تصویب پیش‌نویس قطعنامه (5آبان) طی اظهاراتی گفت: «آنها عنوان کردند.. که به‌دنبال تأسیس این دفتر می‌خواهند با مدافعان حقوق‌بشر و NGOهای داخل کشورمان ارتباط نزدیک بگیرند تا از روند اجرای حقوق‌بشر در کشورمان اطمینان حاصل کنند، لذا باید بدانند که دستگاه قضا قطعاً اجازه نمی‌دهد تا چنین لانه فسادی در ایران تأسیس شود». (خبرگزاری نیروی تروریستی قدس موسوم به تسنیم ـ 5آبان 95)
کیهان خامنه‌ای (19آبان) نیز طی مطلبی با عنوان «دفتر اتحادیه اروپا در تهران مرکز دیپلوماتیک یا لانه جاسوسی جدید» باند رقیب را که چنین چیزهایی را باب کرده، با القابی‌ نظیر «سهل اندیش» و «مأموریت‌دار» که «بدون توجه به خسارتهای محض برجام می‌پندارند که حقوق‌بشر را می‌توان مطابق میل غربیان حل و فصل کرد و این «بهانه» را نیز از دست آنان گرفت» مورد حمله قرار داد.
در میزگردی که تلویزیون رژیم با شرکت تعدادی از مهره‌های دو باند حاکم ترتیب داده بود، گزارشگر تلویزیون گفت: «نکته اولی که در پاسخ مهمانان با وجود سلایق مختلف مشترک بود، ابراز نگرانی از نفوذ اروپاییها و دخالت در امور داخلی کشورمان بود».
در همین میزگرد، کواکبیان از مهره‌های باند رفسنجانی روحانی در مجلس ارتجاع گفت: «اینها می‌خواهند همان پروژه نفوذ و دخالت در امور ما را پیگیری کنند. طبعاً اگر این احساس بشود ما در کمیسیون امنیت ملی (مجلس) موافقت نخواهیم کرد».
ظهره‌وند سفیر سابق رژیم در ایتالیا و از مهره‌های باند خامنه‌ای نیز گفت: «این دفتر، کار ویژه اصلی‌اش متمرکز هست روی جنبه‌های حقوق‌بشری و مطالباتی که آنها دارند در زمینه هنجار سازی، تعامل با اقوام و گروه‌های مختلف، عمدتاً هم متأثر هستند از اپوزیسیون ما در سطح اروپا».
به این ترتیب روشن می‌شود که علت این همه هراس، علاوه بر «حساسیت» موضوع حقوق‌بشر، این است که در این مسأله پای مجاهدین و مقاومت ایران، به‌مثابه مدافع اصلی حقوق‌بشر و نخستین دادخواه مظلومان و قربانیان در میان است. همین عامل است که موضوع گشایش دفتر اتحادیه اروپا در تهران را خطرناک کرده و این را به‌عنوان یک موضوع دعوا به سایر موضوعات جنگ و دعوای دو باند حاکم افزوده و بحران درونی رژیم را تشدید کرده است.
باند رفسنجانی روحانی که در نقشه مسیر «تعامل» خود برای ادامه برجام و عملی کردن برجامهای بعدی، گشایش این دفتر را ضروری می‌داند، تخت‌روانچی معاون ظریف را به‌منظور گفتگو پیرامون روابط رژیم با اتحادیه اروپا و از جمله گشایش دفتر اتحادیه اروپا، روانه بروکسل کرده است. وی طی اظهاراتی با اشاره به «حساسیتها و سوءاستفاده‌های سیاسی از حقوق‌بشر» گفت: «در این دور (گفتگو) فقط چارچوبها بررسی می‌شود و وارد مسائل محتوایی حقوق‌بشر نمی‌شود». (تلویزیون رژیم- 19آبان 95)
اما باند خامنه‌ای چنان که دیدیم به‌شدت از گشایش این دفتر هراسان است و عطای امتیازات اقتصادی را که از این رهگذر نصیب رژیم می‌شود، به لقای زهری که حقوق‌بشر به پیکر این رژیم تزریق می‌کند، می‌بخشد. دلایل این هراس را روزنامه جوان (19آبان) ارگان بسیج ضدمردمی طی مقاله‌یی با عنوان «دخمه شخصیت‌پردازی باز نکنید» را در4محور، یا 4هدف مورد نظر اروپا در تأسیس این دفتر چنین خلاصه کرده است:
حمایت حقوق‌بشری از مخالفان نظام
شخصیت‌پردازی
تبیین و تحمیل استانداردهای حیات سیاسی اجتماعی غرب به‌عنوان «استانداردهای جهانشمول»
زمینه‌سازی و فشار دیپلوماتیک برای تعدیل رویکرد انقلابی نظام….
در رابطه با گشایش دفتر کذایی، خامنه‌ای تاکنون ساکت بوده و این ادامه همان موضع دوگانه‌یی است که وی در تمام مسائل حیاتی گریبانگیر رژیم و طی تمام مراحل برجام داشته است. خامنه‌ای از یک سو می‌داند که مطرح شدن بحث حقوق‌بشر، برای رژیمش مانند زهر است چرا که بروز کمترین شکافی در دیوار سرکوب و اختناق، به از هم دریده شدن رژیم راه می‌برد و در این مورد موضع دلواپسان نظام را تأیید می‌کند و با آن همنواست. اما از سوی دیگر این را هم می‌داند که اگر به این شرط اتحادیه اروپا برای برقراری و گسترش روابط اقتصادی تن ندهد، رژیم بر اثر خفگی اقتصادی از پا درمی‌آید و از این بابت عملاً با باند رفسنجانی روحانی همراه است. موضعی که روزنامه حکومتی شرق (19آبان) آن را چنین خلاصه و بیان کرده است: «در شرایط کنونی ادامه این سیاست، تنها راه توسعه‌یافتگی ایران و نجات کشور از بحرانهای منطقه‌یی و بین‌المللی است».
روشن است که باند رفسنجانی روحانی هم به اندازه باند خامنه‌ای و دلواپسان از مطرح شدن بحث حقوق‌بشر و ایجاد شکاف در دستگاه سرکوب، نگران و هراسان است و در واقع این باند هم مثل خود خامنه‌ای در کشاکش میان «ماهیت» ضدبشری نظام و «واقعیت» شرایط کنونی گرفتار است اما با رندی می‌خواهد ننگ و بدنامی مخالفت با حقوق‌بشر را به گردن آن باند بیندازد.
پارادوکس و تناقض مضحک و در عین‌حال مرگبار گریبانگیر ولی‌فقیه این است که آیا او جام‌زهر را برای نجات از خفگی و باز شدن راه نفس رژیم سر خواهد کشید یانه؟ اما نتیجه نهایی در هر حال یکی است.

No comments:

Post a Comment